قـرارمـآن ایـن نــبود ...!
قـرار بـود دنیــآ بــآشد ..عـِشق بـآشد ...تــو بــآشے مـن بــآشمـ ...
حـآل
دنیــآ هـستْ ...عـشقْ هـست ... تــو هـستـے ...
امـآ
مـن بـے رحمــآنه از ایـن لیـست خـــط خــورده امـ 

عاشق شیطنت های عاشقانه ام♥ 
مثل وقت هایی... 
که مرا محکم در آغوشت 
میفشاری و وادار به ماندن میکنی !!! 
نمیدانی . . . 
تسلیم شدن به آغوش تو ...

چه لذتی دارد♥

"اسطـ ــ ــ ـــوره" شــدن ، یـعـنی در عــین رفـتن ، بمانــــــــی !

گاهـــی بـه خاطـــ ــ ــ ــ ـــرش مانــدن را "تحــمل" کـــــــــن . . .

"رفـــــــتن" از دســ ــ ــ ــ ـــت هــــــــــمه بـر مــــــــــــی آیـد . . .

و قـبـل از هـر "خـداحـافـظ" خـوب فـکـر کـن

هـمـیـشـه راه بـرگـشـت "هـمـوار" نـیـسـت .....

کـــاش یکیــــ پیـــدا می شــــد

که وقتــــی می دیــــد گلــــوتـــــ ، ابـــــر داره و

چشـمـاتـــــ ، بــــارون

جـــای اینکـــه بپــرســـه : چـــته ؟ چـــی شــده ؟ چـــرا ؟

بغــــلتـــــ کنــــه و بگـــــه : گـریـــه کــــن ... !

وقــتــﮯ مـهـربـانـیــﭟ از دور

اینـﻖـدر نــزدیـــڪ اسـت

حس میــــڪـنــم

جــغــرافــیــا

یـــڪ 【 دروغ 】 تـاریـخـیـسـت . . .

˙·٠•♥•٠·˙

خیـآل بـودن در آغـوش

مـردے جـز تـو

مـرآ بـه جنـون مے کشـآند

مـن فقـط بـه عطـر تـن تـو عـآدت دآرم

کلمات بی صدای تو روحم را نوازش می کند

انگار در پس تنهایی

انگشتان آشنایی ساز مرا می نوازد

به وسعت لبخند آهنگین می شوم ...

نت های آرام ، کوتاه و مداوم ...

لحظه دلنشین می شود

آرام می شوم

درد داره موقعی که هنوز
دوستش داری امانبایدبه روی خودت بیاری...
موقعی که میخوای مثل قبل بشی امانمیشه...
موقعی که یادکاراش میوفتی ویه لبخندمیادگوشه لبت...
موقعی که دل یه چیزی میگه وعقل یه چیزدیگه ...
موقعی که کلی خاطره خواه داری امادلت پیش یه بی معرفته...
موقعی که بایدازش ناراحت باشی امانمیتونی...
موقعی که نمیدونی کجای زندگیشی...
موقعی که میدونی بهت پیام نمیده اماباشنیدن صدای هرزنگ تلفن نفست بندمیاد...
موقعی که بهش نیازداری امانیست..